بحران

مقابله با جنگ روانی

بحران

مقابله با جنگ روانی

راهکارهای استراتژیک مقابله

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمریکا» ثبت شده است

دیپلماسی کرونا

يكشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۰، ۱۲:۰۱ ق.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۱ نظر

دولت روی صحنه آمریکا و تصمیم گیرندگان پشت پرده آن ، دیپلماسی کرونا را برای ایجاد برخی معاملات جهت ثروت اندوزی خود و برخی سران دولتهای کشورهای دیگر راه اندازی کردند تا از طریق خاموش نمودن هوشمندی ملتهای هدف ، نسبت به چپاول به نفع شخصی را در دستور کار قرار دهند!

دیپلماسی کرونا ، موجب شد که پروژوکتورهای مردم در انتخابات برگزار شده ریاست جمهوری آمریکا ، در خاموشی نسبی تحلیل شود و به جای آن با گردانندگان استراتژیک پشت صحنه دولت آمریکا گسیل نمودن افرادی که توانمندی بالا رفتن از دیوار کنگره را دارند بعنوان طرفداران ترامپ به خیابانها و مراکز مهم دولتی آمریکا  سرازیر کنند و با ایجاد بحران های مصنوعی که کنترل آن را در دست دارند نسبت به خنک سازی دل مردم ، بهره برداری کنند!

دیپلماسی کرونا که با هدایت گردانندگان پشت پرده (استراتژیک) آمریکا از طریق چین ، راه اندازی شد بازارهای تجارت سلامتی مردم جهان را در کشورهای هدف ، رونق داد تا نوعی سیاست چراغ خاموش در تصمیمات مالی کشورهای هدف ، توسط آمریکا و قدرت های غربی عملیاتی شود.

دیپلماسی کرونا جانشین اشتغالزای دیپلماسی جنگ افروزی در خاورمیانه ، افغانستان ، لیبی ، سوریه ، مصر ، عراق ، گردید تا مردم کشورهای هدف را با گرفتار نمودن در کرونا ، مشغول کنند تا به پر کردن منافع شخصی سردمداران سلطه را استمرار ببخشند غافل از اینکه استعمارگران غاصب سلامت و آرامش ، موفق نخواهند شد چون پایه عالم با حق و حقیقت به ایمان علمی و عملیاتی الهی متصل است. 

دیپلماسی کرونا دو برنامه ده ساله را طراحی کرده است تا با تجارت سلامت و اشتغالزایی مردم کشورهای هدف ، به اهداف و ماموریت های خود برسد. 

جنگ روانی - طبقه بندی احزاب بر حسب گرایش های عقیدتی

يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۰:۰۵ ق.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

طبقه بندی احزاب بر حسب گرایش های عقیدتی : 

لارنس لاول احزاب سیاسی را بر اساس عقاید و گرایش های عقیدتی آنها به صورت ٤ بخش تقسیم بندی نموده است: 

١- لیبرال ها : آنهایی هستند که در قسمت اعتدالیون قرار گرفته ، موافق تغییر  و تحول اوضاع بوده  و همچنین از وضع موجود نیز راضی  هستند ، از لحاظ گرایش عقیدتی احزاب ، در طبقه ((لیبرال)) قرار میگیرند. 

 

٢- محافظه کاران : آنهایی هستند که در قسمت اعتدالیون قرار گرفته ، از وضع موجود راضی بوده و همچنین مخالف تغییر و تحول اوضاع هستند.

 

٣- مرتجعین : گروهی هستند که در قسمت افراطیون قرار گرفته ، از وضع موجود ناراضی بوده و همچنین مخالف تغییر و تحول اوضاع هستند. گروه مرتجعین ، انسان هایی ناراضی ، بی منطق و صاحب تفکرات سنتی و سخت هستند. 

 

٤- رادیکال ها : گروهی هستند که در قسمت افراطیون قرار گرفته ، از وضع موجود راضی نبوده و همچنین موافق تغییر و تحول اوضاع هستند. بطور کلی رادیکال در لغت به معنای ریشه ، بنیان و اساس  است و گروههایی که به زعم خود به دنبال تغییرات ریشه ای ، اساسی و افراطی هستند را میتوان در این راستا قرار داد.

 

در جامعه با ثبات ، مرتجعین و رادیکال ها در اقلیت بوده و عقاید آنها جایی در تصمیمات اجتماعی ندارد و بر عکس در چنین جوامعی ، محافظه کاران و لیبرال ها در اکثریت می باشند. 

 

ایالات متحده آمریکا با سیاست دو حزبی ، سعی دارد نوعی دیکتاتوری گروهی را در پس پرده خط دهی کند و با سرگرم نمودن مردم آمریکا ، آنها را در یکی دو حزب دمکرات یا جمهوریخواه به کنترل خویش درآورد! بازیگران شورای خدمات راهبردی آمریکا در پشت پرده ، با به جریان انداختن توپ بازی بین این دو حزب ، فرصت تنفس عقاید گروههای دیگر را از آنها گرفته اند و زندگی سیاسی مردم آمریکا را در میان دو حزب به تمسخر گرفته و سعی دارند با ادامه این بازی خسته کننده ، مردم آمریکا را به سمت زندگی ماشینی و روزمره ثابت ، همچنان تحت استعمار خویش قرار داده و با عوض نمودن افراد مختلف در ارکان بازی روزمره شان ، سیاست دموکراتیک را تبیین کنند! 

 

نبود فضای تنفس برای عقاید غیر از این دو حزب استعمارگر ، موجب شده است که زندگی اجتماعی و سیاسی مردم به عنوان مستعمره مصادره شده سیاستگذاران در حال تغییر باشد بطوری که قاب و ماهیت های یکسانی را با چرخش افراد مختلف به نمایش میگذارند و هر بار برای دادن سهم های سیاسی ، افراد دست آموز خود را با تغییر قیافه های مختلف به مردم معرفی کرده و به ایجاد رقابت ((صرفاً شکلی )) یا قیافه ای ، سوت بازی را مینوازند و مردم آمریکا را با این بهانه ها ، سرگرم و دلخوش میکنند! استعمار نوین دو موتوره آمریکا ، برای مردم خود ، جز یکنواختی و تنگی نفس کرونایی ثابت ، رهاورد دیگری ندارد!

افشین نجفقلی دوست - کارشناس ارشد مدیریت دولتی - فروردین ١٣٩٩ هجری شمسی 

با توجه به مطالعات فرایند شناسی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا چنین نتیجه گیری میشود که اولا اختلافات انتخاباتی این دو حزب ، ساختگی بوده و دروغ است! چنانچه بر اساس آنچه که از فرایند عملیاتی دو حزب حاصل میشود این دو حزب دارای سیاست مشترک و توافقات بعمل آمده برای سپرده سازی قدرت فیمابین خودشان در حال بازی کردن توافقی یک روز برد و یک روز باخت را به عنوان عوامفریبی برای مردم تصویر سازی کرده اند تا در پناه آن با اخذ آرائ مردم به دیکتاتوری اقلیت دست پیدا کنند و با برنامه ریزی حساب شده و منافع جویانه به نفع خود ، برای شهروندان آمریکایی نیز منافع یکنواخت فاقد توسعه یابی رقم بزنند!

در این میان بازی کردن سناریوی طولانی مدت یک روز برنده و یک روز بازنده و چرخش قدرت در بین فقط این دو حزب مبین سیاست های دیکتاتوری دو گروه اقلیت با نام مصنوعی اکثریت میباشد که موجب ایجاد زندگی یکنواخت و تکراری  از لحاظ ساختاری را برای مردم آمریکا منجر شده اند!


همچنین دو حزب یاد شده توسط بررسی های استراتژیک مرکز خدمات شورای راهبردی مشترکی که دارند پیش بینی نموده اند که در آینده ای نزدیک ، ایالات متحده آمریکا بالاجبار از هم باید جدا شوند و لذا این دو حزب برای آن زمان نیز پیش بینی نموده اند که قدرت سیاسی را در بین خودشان تقسیم نموده و همانند سالهای زمان قبل ، بعنوان قدرتهای مالی و سیاسی بر ایالات تقسیم شده حکومت کنند و رقیب مالی و سیاسی برای آنها در آمریکا متصور نباشد!


ضمن آنکه برای حفظ حاکمیت بر دولتها و ملتهای کشورهای دیگر با هدف چپاول همه جانبه و باج خواهی تنها کشوری را که مانع کار خود قلمداد میکنند جمهوری اسلامی ایران است!


کشور ایران با اتخاذ سیاست دستیابی به زیرساخت های علمی و عملیاتی از جمله انرژی هسته ای و نانو و ساخت موشکهای دفاعی و تحقیقاتی با تکیه بر انتقال دانش فنی اصیل با نظارت علمی دانشمندان داخلی توانسته است از سیاست های توقف آمیز دولتهای دیکتاتور آمریکا عبور کند و در حال حاضر با عنایت به شلیک آخرین امتیازات دولتهای آمریکا به سوی ایران که از جمله تحریم همه جانبه آن میباشد در حال امتحان کردن آخرین شانس توقف دادن  ایران را میباشد تا شاید بتواند به براندازی جمهوری اسلامی ایران دست پیدا کند و از نوع فشار ناجوانمردانه ای که علیه ایران استفاده میکند به وضوح نشان داده است که دولتهای دیکتاتور آمریکا در انتهای خط رسیده اند و در وقت اضافی میخواهند با پنالتی زدن ، اوضاع را به نفع خود تمام کنند. این دولتهای دیکتاتور برای آمریکای تجزیه شده در آینده ، ایران منسجم و قدرتمند را نمیپسندند و آن را برای حاکمیت خود بر دنیا رقیب غالب محسوب میکنند.


ایران اسلامی با رهبری با تدبیر و علمی امام خامنه ای به نقاط اوج خود رسیده است و این موضوع برای دولتهای دیکتاتور آمریکا قابل تحمل نیست!

والعاقبة للمتقین 

افشین نجفقلی دوست کارشناس ارشد مدیریت 

پنجم آبان ماه ١٣٩٧ هجری شمسی

Gradual shok

جمعه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۷، ۰۳:۰۵ ب.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

سیاستمداران ایالات متحده آمریکا از زمان بنیان گذاری پرچم های مستقل برای ایالات آمریکا ، و هدف گذاری این حرکت برای ماموریت سازی روند رو به نزول اقتصاد آتی آمریکا که چاره ای جز تجزیه ایالاتش را در پی خود خواهد داشت به طراحی استراتژی عقب گرد راهبردی و تدریجی خود مبادرت نموده اند تا شاید بتوانند در اجرای آخرین چاره خود ، شوک وارده را بصورت تدریجی مدیریت کنند و شاهد آوار کمتری در زلزله تجزیه شدن ایالات ، باشند!

اما چرا چاره نهایی را در اولین گام سیاست گذاری بکارگیری نکرده اند؟!!

پاسخ واضح است و آن این که چندین سیاست زدایی محور گرایانه را در دستور کار تامین منافع و برقراری نوعی موازنه قدرت را در خاورمیانه داشتند و دارند! آغاز بحران توسط رویداد ١١ ستامبر و ورود نظامی به حوزه برخی کشورها با هدف ارتقائ تجارت نفتی برای بازسازی اقتصاد ورشکسته خود و راه اندازی تجارتخانه های اسلحه فروشی و ناامنی فزاینده در خاورمیانه برای تداوم سیاست تضعیف سازی کشورها و ایجاد نوعی اشتغال فکری برای مهار فکری هیات های اندیشه ورز و سرازیر نمودن دلارهای نفتی و اسلحه فروشی به طرف آمریکا در نهایت اتفاقات امروزه جهان سیاست را نتیجه داد تا با هدف گذاری آخرین گلوله اقتصادی به شریان اقتصادی کشور مطرح و 

هسته ای ، نبوغ آینده جهان را به صورتی خود میخواهد تشکیل بدهد که البته ایران با حرکت رو به جلو در فن آوری هسته ای ، قدم هایی را از آمریکا ربوده و سیاستمداران آمریکایی را در آشکارسازی ضعف خود و اتخاذ مذبوحانه ترین روشها به توسط تحریم مایحتاج و کالاهای مصرفی و دارویی و ... به دنیا معرفی کند که سیاست آمریکا فقط تامین منافع و تضعیف ملتهای مطرح در پیشرفت برای ایام و دوران یکه تازی خود پس از تجزیه شدن ایالاتش میباشد تا قدرت خود را حفظ نموده و چپاول را در دستور کاری خودش داشته باشد!؟

اما در این مسیر جز بیماری روحی و روانی را به ملت آمریکا به بار نخواهد آورد و آنها را در افکار آلوده و غیر انسانی و درآمد های حاصل از آن غرق نموده و به سوی رکود فزاینده خواهد کشاند!

والعاقبة للمتقین 

 

ترامپ

يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۰۸ ق.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

ملت آمریکا ! 

آقای دونالد ترامپ و حامیان او ، با اجرای طرحهای تحریم اقتصادی علیه ملتهای مظلوم جهان از جمله ملت ایران ، در آینده ای نه چندان دور ، ثمره نا مبارکی را برای ملت آمریکا بوجود خواهند آورد!؟

سوال : آیا دولت ترامپ ، با زیر پا گذاشتن عهدنامه دیپلماتیکی ١+٥ و خروج از آن ، از لحاظ استراتژیکی دچار بی برنامه گی شده است ؟!!!

پاسخ سوال با توجه به وجود مرکز خدمات راهبردی آمریکا ، و برنامه ریزی دقیق کوتاه مدت و بلند مدت آن که تحت نظر هیات مربوطه حرکت های پیمایشی دولتهای آمریکا را تدوین میکند برنامه دولت ترامپ را در قبال برجام در تخصیص ماموریت (( زیر پا گذاشتن برجام و خروج از آن )) را برای ترامپ تدوین نموده است و تمامی رفتارهای خشونت آمیز ترامپ در مقابل دوربین ، یک صحنه سازی مصنوعی میباشد تا بر باور ملت های جهان بقبولاند که وی با توجه به این اختلالات رفتاری ، فردی پیش بینی نشده و ابنرمال محسوب شود و رد پای برنامه ریزان استراتژیک بلند مدت آمریکا در خروج از برجام ، پنهان شود ....!؟

ترامپ و سردمداران سنا و کنگره آمریکا با تحریم اقتصادی ملتهای مظلوم ، ملت آمریکا را بصورت ناجوانمردانه ، به خشم الهی دچار خواهند کرد چرا که سود و منافع مالی بدست آمده از این تحریم ها در شریان اقتصادی آمریکا وارد کرده و در صورت ادامه این اقدامات ، ملت آمریکا را به تحمل عذاب الهی دچار خواهند کرد ملت آمریکا بایستی با اعتراض به این سیاست های منافع جویانه ، با دولت آمریکا مقابله کنند تا از خشم قانون الهی در أمان بمانند دولتی که با به حقوق ملتها ، ارزش قائل نشود با کدام دلایل ادعای حقوق بشر دارد ؟!!! دولتی که پیمان شکنی را در دستور کار قرار داده یک تشکیلات دروغگو و غیر انسانی محسوب میشود ...!؟

در کدام انجیل این گونه رفتارها تایید شده است آیا از عواقب الهی آن نمیترسند ...؟!!!

هر چه در این دنیا بکاریم در آتیه نیز همان را درو خواهیم کرد و این وعده حق است ....!

لعنت خدا بر علمی که در خدمت چپاول منابع ملتها و تحمیل سیاست زورگویی بر ملتها بکار گرفته شود و موجب تحریم اقتصادی ملتها را فراهم کند ...!؟ شما سردمداران آمریکایی ، انشائ خوب مینویسید و در عمل در عرصه بین الملل ، نامرد و چپاولگری بیش نیستید و خون ملتها را می مکید و آن را در سفره مردم آمریکا قرار میدهید و به گناه آن آلوده میکنید و اسم خود را مدافع حقوق بشر گذاشته اید و در آینده ای نزدیک به اذن الهی دچار عذاب آه و ناله ملتهای مظلوم خواهید شد و حتی پیشرفت هایتان در فن آوری هم به کمک تان نخواهد آمد شما عادت کرده اید از این راه نان بخورید و ملت آمریکا را نیز آلوده سیاست های غلط خود کرده اید....!؟

دو حزبی

جمعه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۳:۱۲ ب.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

سیستم دو حزبی در کشورهایی چون آمریکا ، نقش جریان اندازی توپ فوتبال را در زمین بازی دو طرفه دولت و مردم ایفا میکند بطوری که در کشورهای دو حزبی ، سعی میشود نظرات قاطع دو حزب در طول دو مقطع زمانی حاکمیت پیش بینی شده اجرایی شود و با این پوشش مردم نیز بالإجبار میبایستی تحت تاثیر یکی از این دو حزب قرار گیرند و  در واقع برای خیلی از جامعه انسانی در حکم سازش با وضع موجودی را رقم میزنند که در دستان یکی از دو حزب دست به دست میشود!؟

چنانچه از شکل و محتوای دو حزبی های اجباری حاصل میشود باز هم موضوع دموکراسی آنچنان که شاید و باید ، نظرات جامعه انسانی را در الگوهای ارائه شده تامین کند ابهامات خاص خود را دارد که نیازمند بحث ها و بررسی های هوشمندانه تر را میطلبد! شاید به جرأت میتوان گفت که افسردگی حاصل از دست به دست شدن ظاهری اما یکنوتخت و تکراری قدرت یا حاکمیت ، حتی مشابه فصول سال هم از لحاظ تقسیم بندی سیستماتیک نیست! 

فصول سالی که بطور منظم و هوشمندانه در صدد تبیین این پیام از ناظم عالم میباشد که عملکرد حاکمیتی بشری نیز عین خواص فصول دارای فراز و مشیب های پیش بینی شده و نه اتفاقی را داشته باشد تا در فراسوی آن  بتوان نظریات نسبی آحاد جامعه انسانی را تصور نمود و بهبود بخشید و نسبت به نظم عملکردی حاکمیت ها با تخصیص خواص مرتبط با آن ، فصولی را قائل بود و عملیاتی نمود.

جریان داشتن تکراری قدرت در دو طیف یا دو حزب که دائما بصورت تعریف شده ، همدیگر را لغو مینمایند در دراز مدت موجب یکنواختی روحی جامعه انسانی و رکود تدریجی خواهد شد و بی شک آنچه که مهم است نزاع ها و 

جدل های ساخته فکر بشر آن بصورت ساختگی یا مصنوعی ، سبب هماوایی مردم نمیشود تکرار در سایه تنظیم واقعیت های متنوع و راه گشا و متاثر از بطن خواص فصلی متعدد و تنظیم سیاست های مبتنی بر حرکت هایی با صفات متناسب همراه باشد تا افسردگی تکرارهای بین دو حزب را شامل نشود!

بحرانی که کشورهای دو حزبی را دموکراتیک جلوه میدهد نقش تظاهر را در تقسیم قدرت خود محورانه آن بصورت پوششی بازی میکند تا به بهانه آن ، مشروعیت یا دموکراتیک بودن خود را از لإیه های اجباری آن حاصل آورد که نهایتا موجب فروپاشی خواهد شد و این اتفاق ، حتمی است!

سیاست آمریکا

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۱۶ ق.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

سیاست آمریکا در قبال ایجاد بحران و بهره برداری از آن در جهان از جمله فیمابین آمریکا و خاور میانه همچنان با طراحی شورای مدیریت خدمات استراتژیک ایالات متحده در حال انجام است. یکی از سیاست های این کشور ؛ توجه کافی و متمرکز شدن در رفتار شناسی کشورهای مطرح در انتخاب رییس جمهور میباشد بصورتی که اگر در کشور هدف نوبت انتخاب به رییس دولت تندرو فرا رسد آمریکا با انتخاب رییس جمهور معتدل اقدام میکند و این استراتژی در جابجایی رفتاری قدرت انجام میشود. به عنوان نمونه در دوره پیشین باراک اوباما به عنوان رییس جمهور معتدل حضور داشت حال آن که در دوره فعلی رییس جمهور ترامپ ، با حالتی خشن و حتی ابنرمال حضور دارد و ادبیات کلامی و رفتاری وی تا حد پیش بینی نشده برای افکار عمومی جهان شناخته شده است. همچنین رفتارهای خشن وی تا حدی ابراز میشود که موجب صدور بیانیه ای از سوی ترامپ در محدودیت ورود برخی ملیتها به آمریکا میشود ولی بعد از تاثیر گذاری این خبر در ملیتها ، سیاستگذاران استراتژیک آمریکا پیش بینی نموده بودند که افکار عمومی هدف و سایر ملتهای جهان در نوعی بحران روانی بسر خواهند برد و از طرفی عدالت آمریکا را در قبال این مسئله پیگیر خواهند شد!؟ لذا از روند پاسخ به این بحران توسط آمریکا نتیجه گیری مهمی حاصل میشود و آن این که ؛ تصمیم سیستم قضایی آمریکا در جهت لغو دستور ترامپ ، حاکی از این پیام بود که سیاستمداران استراتژیک در حال انتقال پیام مهمتری این نقش را به ترامپ دادند تا وجود و تقویت سیاست قانونمندانه و دموکراتیک در ایالات متحده را در افکار عمومی جهان ایجاد نمایند و به این وسیله قوانین آمریکا را حتی در قبال دستور بالاترین مقام اجرایی آمریکا حاکمیت بخشند و افکار عمومی را بسوی توجه به شاخص های امنیت در روابط دولتها و ملل سوق داده و اعتبار کشورشان را ارتقاء بخشند. این موضوع نشانگر این است که سیاستگذاران استراتژیک آمریکا بر اساس مطالعات اینترنتی که از روابط مللهای جهان بدست آورده اند القاء این استراتژی را توسط بازیگر عصبانی بنام ترامپ بسیار ضروری دانستند و به عنوان الویت دارترین نیازمندی ها در راستای بازیگر این فیلم کوتاه اما پر محتوا موجب شوند که قانونمند بودن تشکیلات آمریکا را در طول سالیان متمادی به عنوان هدف راهبردی در افکار عمومی ایجاد نمایند. 

سیاست های دو سیلندر و چهار زمانه آمریکا

سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۰۷ ب.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

سیاسیون دولت ایالات متحده آمریکا ، با هدف ایجاد فضای باز سیاسی و برقراری توازن توسط بحران های مختلف فیمابین مردم و دولت و خروج از سکون افکار عمومی همانند موتورهای دو سیلندر چهار زمانه ، به ایجاد دو حزب دمکرات و جمهوریخواه و تزریق سیاست دست به دست شدن قدرت بین این دو حزب با زمینه فکری مخالف هم ، اقدام نمودند هر چند با مطالعه فرایند این سیاست ، قدرت سیاسی نه تنها دست به دست نمیشود بلکه بصورت نا محسوس ، هر کدام از این حزب ها قدرت کاخ سفید را بدست گرفته اند حزب دیگر نیز مجلس سنا را در اختیار داشته است و با ایجاد صدای طبل مخالف هم ، موتور دو سیلندر چهار زمانه را برای یک حرکت هماهنگ هدایت کرده اند تا با این استراتژی برنامه ریزی شده ، وجود گروه مخالف پیش بینی نشده را تجربه نکنند و با این روند عین موتور دو سیلندر چهار زمانه و مکانیسم نهفته در آن وقتی یک طرف در حال تراکم است طرف دیگر در حال انفجار خواهد بود و سبب به حرکت در آمدن پیشروی موتور سیاست آمریکا میگردد.

جنگ روانی _ صندوق اعانه ملی برای دموکراسی یا موسسه NED

شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۳۴ ق.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

این موسسه که از نهادهای باقی مانده از جنگ سرد بشمار میرود ، مهم ترین موسسه دولتی آمریکا میباشد که به برخی دیگر از NGO ها و موسسات غیر دولتی کمک میکند ، گر چه مسئولان آن ادعا میکنند که یک موسسه خصوصی به حساب می آیند. این موسسه توسط کارل گرشمن اداره میشود که خود زمانی مشاور وزیر خارجه آمریکا بوده است و فعالیت های مربوط به ایران از سال ۱۹۹۹ شروع کرده و پس از واقعه ۱۱ سپتامبر به پیگیری مسائل دنیای اسلام علاقمند شده است. این موسسه نقش واسطه گری بین عوامل داخلی با نهادهای رسمی آمریکا و سرویس های جاسوسی و امنیتی آن را عهده دار بوده است و با پوشش اعطای راتبه ( بورسیه) ، دعوت مهمان برای تحقیق و ارائه فرصت های مطالعاتی ، به شکار استخدام نخبگان و روشنفکران میپردازد. تا کنون اشخاصی مثل هاله اسفندیاری ، لادن برومند ، رامین جهانبگلو ، سیامک نمازی ، حسین بشیریه ، با این موسسه در ارتباط بوده و پروژه انقلاب مخملی و استحاله نظام را دنبال میکرده اند. افرادی مثل منوچهر محمدی و علی افشاری نیز پس از فرار به خارج با این موسسه ارتباط داشته و مهناز افخمی که در طرح کمین یک میلیون امضاء به نفع مسائل فمنیستی را دنبال میکرد از مرتبطین این موسسه بشمار میروند. این موسسه با تمرکز بر روی مسائلی مثل دموکراسی و حقوق بشر از موسسه دمکرات ملی که زیر نظر خانم آلبرایت وزیر خارجه دولت کلینتون اداره میشود و موسسه دیگری به نام نایک (NIAC) یا شورای ملی ایرانی -آمریکایی حمایت میکند. موسسه اخیر زیر نظر یک ایرانی الاصل مقیم آمریکا به نام ترتیب پارسی اداره میشود. 

جنگ روانی؛ بنیادها بنیاد کارنگی افشین نجفقلی دوست

پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ | افشین نجفقلی دوست | ۰ نظر

بنیاد کارنگی با شعار استقرار صلح بین المللی و مبارزه با جنگ در سال ۱۹۱۰ توسط ((اندرو کارنگی)) تاسیس شد. اندرو کارنگی با اعتقاد به اینکه جنگ ها با قوانین و سازمانهای بین المللی قدرتمند میتوانند از صحنه جهانی حذف شوند در فاصله میان سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴ در حمایت از اندیشه خود ۱/۵ میلیون دلار در سال ۱۹۰۳ برای ساختن ((کاخ صلح)) در لاهه هزینه کرد. گفته میشود کارن ارتباط بسیار نزدیکی با مراکز مطالعاتی و سازمانهای صهیونیستی از جمله ((آیپک )) داشته و حتی برخی پروژه های تحقیقاتی را با آن ها مشترک انجام میدهد. به دنبال جنگ جهانی دوم ، این بنیاد ، عملا وارد حوزه تصمیم گیری کاخ سفید شد. به خصوص در دوران رییس‌جمهوری جانسون ، بخش قابل توجهی از سیاست ها و راهبردهای داخلی و بین المللی دولت توسط کارن طراحی و تدوین و حتی مدیریت می شد. بعداز جنگ جهانی دوم  این بنیاد در تدوین برنامه های آموزشی عمومی آمریکا و همچنین در تربیت بیش از ۲۵۰ دیپلمات آمریکایی نقش جدی داشت. گفته میشود در این مقطع بنیاد فکری کارن مطالعات گسترده ای در خصوص نقش سازمانهای بین المللی در صلح جهانی آغاز نمود که تاسیس سازمان ملل و دفتر خدماتی وابسته به آن تحت تاثیر مستقیم کارنگی بود. همچنین در دوران بعداز جنگ جهانی دوم ، بنیاد کارنگی به مرکزی برای گفت و گوها و تقویت روابط دولت های اروپایی و ایالات متحده تبدیل شده لود و از طرفی در طراحی و تثبیت سیاست های بین المللی آمریکا جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده بود. بیشتر تحولات دهه ۹۰ میلادی مانند جنگ خلیج فارس ، بحران بالکان که در آن ایالات متحده نقش اساسی داشت در راستای نامه فراگیر کارنگی بود در واقع بنیاد کارنگی ، معمار اصلی سیاست خارجی آمریکا در طول دهه ۹۰ بود . بنیاد کارنگی در راستای برنامه های تحقیقاتی خود با محافل دانشگاهی آمریکا همکاری فعال دارد به طوری که علاوه بر هدایت فکری آن ها ، بسیاری از موضوعات تحقیقی کارنگی در محافل دانشگاهی انجام میشود به عنوان مثال دانشگاه هاروارد در خصوص برنامه دموکراسی و در حوزه آسیا فعالیت میکند . دانشگاه شیکاگو در راستای برنامه سیاست اتمی کار مطالعاتی برای کارن انجام میدهد .کارنگی علاوه بر این که هر ساله جلسه های متعددی را در آمریکا با موضوعات مختلف سیاسی و اقتصادی برگزار میکند برگزار کننده گردهمایی ها همایش های مختلف محافل سیاسی ، اقتصادی ، و علمی ایالات متحده بود و اکثرا از آن ها حمایت های مالی و فکری میکند. این بنیاد تمرکز جدی و اساسی خود را بر محور اسلام قرار داده است کارنگی با نفوذ و شبکه سازی در جوامع اسلامی با ترویج سکولاریسم و ارزش های لیبرال دموکراسی در صدد اسلام زدایی در جوامع اسلامی به خصوص مهم ترین قطب سیاسی جهان اسلام یعنی ((جمهوری اسلامی ایران)) میباشد.           پایان قسمت اول بنیادهای ویژه جنگ نرم در بحث بنیاد کارنگی.   افشین نجفقلی دوست کارشناس ارشد مدیریت دولتی.