چک لیست هایی که پاسخ آن ها ، در داخل سوال میباشد :
۱- چرا دولتهای ادواری آمریکا ، از لحاظ بکارگیری روش های دیپلماسی ، علیه جمهوری اسلامی ایران ، از راهکارهای تضعیف کننده علیه ایران استفاده میکنند؟!
۲ - چرا سیاستگذاران پشت پرده ادواری آمریکا ، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ، همیشه از دو حزب بظاهر رقیب همدیگر ، سیستم تحمیل را بر آراء مردم آمریکا ، پیاده سازی کرده اند؟!
۳- چرا سیاستگذاران پشت پرده آمریکا ، قدرت خود را بین دو حزب انحصار طلب جمهوریخواه و دمکرات ، دست به دست میکنند و در قبال چنین سیاست خودمحورانه که در نوع خود از آن میتوان به عنوان ، سیاست دیکتاتوری مخفی یاد کرد خود را به عنوان مدافعان حقوق بشر نامیده اند و ادعای دروغین دموکراسی را در نمایش ساختگی و تحمیلی دو حزب جمهوریخواه و دمکرات ، به مردم آمریکا ، تحمیل های تکراری کرده اند و با راه اندازی هیاهو و دعواهای ساختگی انتخاباتی ، مردم آمریکا را فریب میدهند مبنی بر اینکه در انتخابات ، رقابت وجود دارد!؟
مردم آمریکا از سیاست تحمیلی قدرت دو حزبی ، خسته شده اند چرا که زندگی یکنواخت و فاقد تحرک را در ابعاد مختلف بوجود آمده است.
سیاست تحمیل دو حزب در انتخابات آمریکا بر مردم مظلوم و بی دفاع آمریکا ، موجب شده است که اکثریت مردم آمریکا به بیماری های روحی و روانی و جسمی مبتلا شوند چرا که امواج منفی حاصل از این سیاست های تحمیلی سیاستگذاران مرفه و پشت پرده آمریکا ، خسارت بار است چون هر آنچه انسانها میکارند همان را برداشت خواهند کرد.
ساختار مالکیت سیاسی عوامل پشت پرده دولت های ادواری آمریکا ، دو بعد دارد :
تمرکز مالکیت سیاسی و هویت سهامداران سیاسی.
سهامداران مالکان سیاسی ، مالک منافع سیاسی و اقتصادی حاصل از درآمدهای تخصیصی از محل کشورهای هدف هستند و انجام عملیات بازرگانی را به نمایندگی از خود به مدیران تحت نظر واگذار میکنند که این امر ممکن است منجر به تضاد منافع شود.
انگلستان و آمریکا با تعداد زیادی از شرکت های سهامی بین المللی تحت مدیریت ظاهری بازرگانان تجاری که در بیشتر موارد ، مالکیت آنها بطور گسترده پراکنده شده و سهامداران ظاهری این شرکت ها ، به لحاظ داشتن مسئولیت فرمانبرداری و اجرایی تاثیر ضعیفی در تنظیم سیاست های اعمال شده دارند و در زمینه ساختار مالکیت سهام تقریباً مشابهند.
سیاستگذاران مخفی پشت پرده دولت های ادواری آمریکا ، با تربیت بازرگانان تجاری ، آنها را تحت شرکت های ذیربط به کشورهای هدف گسیل میدارند تا مسئولیت اجرای سیاست های شکار استعدادهای اقتصادی و ایجاد فرهنگ مصرف و فرهنگ عقاید مورد نظر را پایه ریزی نمایند.
بر اساس مطالعات و پژوهش های فرایند شناسی در مورد حرکت سیاستگذاران پشت پرده دولت های ادواری آمریکا ، نتایج مهمی آشکار شده است:
١- دولت های ادواری آمریکا از لحاظ تنظیم سیاستها در مورد کشورهای هدف ، نقشه های تورم زا و تکراری را در انواع مختلف آن ، اجرایی میکنند تا با سیاست های ضد و نقیض نسبت به خسته کردن ملتهای هدف ، پرداخته و با تغییر روش های انبار شده در نقشه هایی که از لحاظ ذاتی دارای ماموریت های مشترک هستند برای غارت منابع معدنی و ... این کشورها اقدام کنند.
٢- برنامه نویسان پشت پرده آمریکا با ایجاد فرصت کار و تفریح زمانبندی شده محدود و مساوی نمودن تایم کار و استراحت ، بودجه معین شده ای را تخصیص داده اند تا استعمار فکری مردم را در محدوده کنترل شده ای بصورت خودکار ، تحت نظر داشته باشند و با دست به دست کردن قدرت سیاسی در بین دو حزب دمکرات و جمهوریخواه و تقسیم تسلط بصورت ایجاد تراکم و انفجار که در جبهه های دو حزب دائماً بعنوان وظیفه جایگزین سازی میشوند نسبت به تامین منافع شخصی معین بصورت مخفی اقدام میکنند و به بقائ خود در صحنه سیاسی ایالات به ظاهر متحد ، برنامه ریزی میکنند.
این بررسی ادامه دارد....
تهیه و تنظیم : افشین نجفقلی دوست کارشناس ارشد مدیریت و تحلیلگر رسانه (بخشی از کتاب ((استعمار رسانه ای ، توهم زایی دولتی آمریکا ))
ویژگی های تصمیمات مخارج سیاسی رسانه ای در رسانه ها و بنگاههای سخن پراکنی استعماری و استکباری غربی و دولت پشت پرده آمریکا؛
ویژگی هایی که نوشتار بندی سرمایه رسانه ای استکباری و استعماری برخی کشورهای غربی و آمریکا را از نگاه سنجش داده ای و برنامه ای از سایر اجزائ نوشتاری رسانه ای جوامع دیگر متمایز می سازد به شرح زیر است:
١- اغلب پروژه های نوشتاری سرمایه ای در رسانه های برخی جوامع غربی و آمریکا (استعماری و استکباری) منابع
عمده ای را برای تغذیه توهم زا و سناریوهای متصل ایجاب میکند.
٢- تصمیمات نوشتاری سرمایه ای رسانه ای بنگاههای سخن پراکنی استعماری و استکباری مستقر در کشورهای غربی و آمریکا ، موجب نوعی تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت را از حیث مسئولیتی گزارشات خبری و تحلیلی میشود و لذا آشکارسازی بخشی از سیاست های خبری پنهان این بنگاهها ، در دراز مدت ، موجب هزینه های سنگین ابعادی را از لحاظ تخلیه و إقناع افکار عمومی میشود.
٣- تصمیمات نوشتاری سرمایه ای رسانه ها و بنگاههای سخن پراکنی مستقر در کشورهای استعماری و استکباری غرب و آمریکا ، بر تصمیم گیری های کلی تر در مورد هدف ها و سیاست های بلند مدت واحدهای سیاسی - تُولیدی مبتنی است.
٤- بازیافت منابع نوشتاری سرمایه ای رسانه ها در برخی جوامع استعماری و استکباری غربی و آمریکا در پروژه های سرمایه محور سیاسی به سادگی میسر نیست. به عبارتی مخاطرات بازیافت منابع رسانه ها و بنگاههای سخن پراکنی غرب و آمریکا ، منافع پنهان آنها را آشکار میکند.
٥- افق زمانی بلندمدت در رسانه ها و بنگاه های سخن پراکنی استعماری و استکباری غربی و آمریکا ، موجب افزایش ریسک های خبری در اینگونه پروژه های سلطه جو میشود.
نشانه استعمارگران چیست؟!!!!
١- ثروت را برای قدرت سلطه بر مردم خود ، از ملتهای مظلوم اقصی نقاط جهان بدست میاورند!
٢- ثروتی که قدرت سلطه را بر مردم مستولی کُند در بی عدالتی و تبعیض غرق است!
٣- ثروتی که قدرت سلطه بر مردم را بوجود بیاورد برای خود امکانات زندگی مرفه و برای مردمانش خستگی و زندگی یکنواخت و ناامیدانه بوجود میاورد!
٤- ثروتی که قدرت سلطه را بوجود بیاورد با نام رأی مردم آمریکا و دموکراسی و رعایت حقوق بشر در جهان ، ظاهر میشود اما باطن استعماری چنین قدرتی ، در حال ترور اوقات زندگی مردم و مشغول کردن فکر آنها و خستگی روحی مفرط میباشد!
٥- ثروتی که قدرت سلطه را بوجود آورد یک روز جمهوریخواه است و روز دیگر دموکرات خواهی ، گوش مردم را پر میکند و چشم آنها را به دنیای واقعیت ، خسته میکند!
٦- ثروتی که قدرت سلطه را بصورت ثابت در بین دو گروه دموکرات و جمهوریخواه ، خلاصه کرده است به معنی آن است که برنامه ریزان آن در پشت پرده سیاست های خود ، قدرت استعماری خود را تقسیم کرده اند تا با دو رنگ بظاهر متفاوت ، مردم آمریکا را به بازی بگیرند و در میان دو حزب ، اسیر وعده های خود نمایند!
٧- ثروتی که قدرت سلطه را برای مردم خود در دو حزب ثابت ، خلاصه کُند دیوار اختلاف افکنی دارد و در میان مردم جدایی و نفاق بوجود میاورد! چون اگر نفاق نباشد قدرت سلطه آنها آشکار میشود!
به دیوار دولت های استعمارگر و نوبتی آمریکا تکیه ندهید چرا که سلطه ای که با ثروت نامشروع بوجود آید نتیجه خستگی روحی و روانی را در جسم و روح مردم ، بوجود میاورد و روح زیستن را در اسارت زندانی گرد ، ((برای کنترل هر لحظه آن توسط زندانبانان استعمارگر )) به محاصره ذهنی و روحی ، درمیاورد!
دیپلماسی کرونا با سیاستگذاری مخفی مدیریت شورای راهبردی دولت پشت پرده آمریکا ، در واقع آمپول پراکندگی احساسات مردم کشورهای هدف را به سمت نجات دادن خودشان از بیماری مهلک کووید١٩ مشغول کرد تا راحتر از همیشه و با سرعت عملکرد مطمئن تر در راستای اهداف چپاولگرایانه خود ، گام بردارند.
دیپلماسی کرونا ، ایجاد حلقه یا زنجیره سامانه ای سیستماتیک را از لحاظ شناسه دار شدن ملتهای درگیر ایجاد کرد و لذا گمانه زنی ها چنین نشان میدهد که سردمداران استعمار و استکبار ، پیگیر شخص خاصی هستند که تمامی کتب آسمانی هر کدام با زبان رایج خود ، آمدن او را برای برقراری عدالت جهانی و از کار انداختن سلاحهای استکباری آنها خبر داده اند و اما خداوند متعال آن با تسلط خود بر جهان امروز و عالم هستی بخش ، راههای نیزنگ کینه توزانه این سردمداران خوش خیال را مسدود کرده و چشم های مسلح آنها را از ناحیه ای که هرگز بفکرشان هم خطور نکند بسته است و همانا خداوند سمیع و علیم است و به احوالات ما انسانها از رگ گردن مان به ما نزدیکتر میباشد.
دیپلماسی کرونا قصد دارد از طریق شناسه دار کردن ملتهای جهان ، به کنترل خود درآورد و در برنامه آتی خود محتملا وارد نمودن ویروس هایی با کنترل هوشمند افزونتر را به طبقات سنی مردم کشورهای هدف وارد کُند و اینبار با نشانه رفتن سن و نوع احساسات و نوع رفتارها و نوع جذبه مغزی آنها ، مورد هدف مشخص قرار دهد و در مبتلا کردن با شاخص های معین ، طبقات سنی تاثیر گذار با گیرنده های مغزی معین و ارتقائ یافته را به ویروس هوشمندتر آلوده نموده و کنترل تحرکات ملتهای هدف را در دست گیرد تا احیانا هنگام قیام عدالت جهانی حضرت حجَّت الله الاعظم(وصل) کسی را یارای گرویدن به صاحب الزمان را نداشته باشد!
اما نمیدانند خدایی که جان همه انسانها در دست اوست قادر است تمامی نیرنگ های آنها را از کارکرد بیندازد و راه نفوذ آنها را نابود نماید تا جایی که در گوشه ای زباله دان تاریخ ، هدایت کُند.
مردم آمریکا از جمله ملتهایی هستند که با آگاهی خویش ، خط بطلان بر توطئه های سردمداران غافل دولت مخفی و آشکار کشید و باطل شدنشان را اثبات خواهند کرد.
و این وعده خداست که حق است.
با خدا و برای رضایت او ، منطق الشریف را بر راه خود مزیّن کنید و راه سلطه استکبارگران و استعمارگران را ببندید که همانا راه آنها شیطانی است و رفتارشان آلوده به خدعه و نیرنگ مخفی با رنگ ظاهری بشر دوستانه قصد ادامه چپاول و سلطه را بر شما ترسیم کرده است.
دولت روی صحنه آمریکا و تصمیم گیرندگان پشت پرده آن ، دیپلماسی کرونا را برای ایجاد برخی معاملات جهت ثروت اندوزی خود و برخی سران دولتهای کشورهای دیگر راه اندازی کردند تا از طریق خاموش نمودن هوشمندی ملتهای هدف ، نسبت به چپاول به نفع شخصی را در دستور کار قرار دهند!
دیپلماسی کرونا ، موجب شد که پروژوکتورهای مردم در انتخابات برگزار شده ریاست جمهوری آمریکا ، در خاموشی نسبی تحلیل شود و به جای آن با گردانندگان استراتژیک پشت صحنه دولت آمریکا گسیل نمودن افرادی که توانمندی بالا رفتن از دیوار کنگره را دارند بعنوان طرفداران ترامپ به خیابانها و مراکز مهم دولتی آمریکا سرازیر کنند و با ایجاد بحران های مصنوعی که کنترل آن را در دست دارند نسبت به خنک سازی دل مردم ، بهره برداری کنند!
دیپلماسی کرونا که با هدایت گردانندگان پشت پرده (استراتژیک) آمریکا از طریق چین ، راه اندازی شد بازارهای تجارت سلامتی مردم جهان را در کشورهای هدف ، رونق داد تا نوعی سیاست چراغ خاموش در تصمیمات مالی کشورهای هدف ، توسط آمریکا و قدرت های غربی عملیاتی شود.
دیپلماسی کرونا جانشین اشتغالزای دیپلماسی جنگ افروزی در خاورمیانه ، افغانستان ، لیبی ، سوریه ، مصر ، عراق ، گردید تا مردم کشورهای هدف را با گرفتار نمودن در کرونا ، مشغول کنند تا به پر کردن منافع شخصی سردمداران سلطه را استمرار ببخشند غافل از اینکه استعمارگران غاصب سلامت و آرامش ، موفق نخواهند شد چون پایه عالم با حق و حقیقت به ایمان علمی و عملیاتی الهی متصل است.
دیپلماسی کرونا دو برنامه ده ساله را طراحی کرده است تا با تجارت سلامت و اشتغالزایی مردم کشورهای هدف ، به اهداف و ماموریت های خود برسد.