انگیزه های روانی شایعات: ابهامی که داستان هر شایعه ای را احاطه کرده است از عوامل متعددی ناشی میشود از جمله قطع خبر یا تناقض خبرها و یا این که مردم هیچ خبر منتشر شده ای را باور نکنند. در چنین وضعی فرصتی برای بروز تنش های احساسی که فرد را عاجز از درک حقایق یا بی علاقه به آنها میکند بوجود می آیند . در حالت کلی داستان شایعه اهمیت و ارزش خاصی دارد زیرا در خود اهداف خاصی را گنجانده است . اگر مساله یا مورد مزبور برای فردی که اقدام به ترویج شایعه مینماید دارای اهمیت نباشد وی تمایلی به اقدام آن نخواهد داشت. در این محل در حالت کلی به نیازمندیهای درونی انسان اکتفا میکنیم نیازمندیهای که شاید انسان آن ها را درک نکرده لکن در تحریک بیشتر شایعات ناشی از کینه و نفرت از تاثیر زیادی برخوردارند. جامعه ، حقوقی بر گردن ما دارد و ما تمایل داریم در انظار عمومی فردی دارای عزت و احترام و منزلت اجتماعی والا باشیم اما مسائل و موارد کثیری وجود دارد که پنهان و نا پیداست و ما از نسبت دادن آنها حتی در خلوت نسبت به خود خودداری کرده و امتناع میکنیم که ناشی از یک نوع احساس خجالت است که میتوان از آن به عنوان سرکوفت یاد کرد این نوع رفتار موجب حرکت کردن انسان به سمت تلخی شده و یا او را وادار به مبالغه در مورد وجود این احساسات در دیگران مینماید تصور انسان این است که عیب در وجود دیگران است نه در وجود ما. هدفی که شایعه سعی در تحقق آن دارد حمله به چیزی است که مورد نفرت انسان است و او را راحت میسازد همچنین احساس خود را نسبت به یک وضعیت خاصذبرای خود و دیگران توجیه میکند و با بکارگیری اصول منطق شدت تنش احساسی را کاهش میدهد. برای مثال یک فئودال یا فردی که از نظر سیاسی طرد شده است به خود میگوید ( چرا از این نظام نفرت نداشته باشم و به آن لعنت نفرستم؟) آیا این نظام نبوده است که مرا از مقام قدرتم جدا کرده است؟ و زن مسنی که فرصت ازدواج را از دست داده است به خود میگوید:(آیا از آن زنی که با همسر و فرزندانش زندگی شان را می‌گذرانند بهتر نیست؟) اما نمایان کردن انگیزه های احساسی و متعادل ساختن آنها تنها کاری نیست که به منظور تسلیم کردن آنها به اصول منطق صورت میگیرد ما پیوسته در پی آن هستیم که از محیط زندگی خود معنایی به دست آوریم. نتیجه هر شایعه ارضای حس کنجکاوی است فرد بیگانه ای که به شهر کوچکی فرستاده میشود بدون این که کسی کار او را بداند در آن شهر اقامت میگزیند و داستانهای بسیاری بر می انگیزد که برای ذهن های کنجکاو ، دلیل فرستادن وی را به آن شهر بازگو میکند. خلاصه مطلب آن که کار شایعات ، تخفیف و تسکین شدت تنش احساسی است زیرا شایعات گریزگاهی هستند که به راندن ناراحتی ها و آرامش فرد کمک میکنند. وجود احساساتی که خود در صورت روبرو شدن با آنها برایش قابل قبول نخواهد بود بوسیله شایعات حمایت و توجیه شود. شایعات گاهی اوقات به ارائه اخبار فراگیر که از پدیده های مختلف و بهت آور محیط هستند منجر میشوند ولی ترویج دهنده شایعات به ندرت این نقش را درک میکند او نمیداند چرا شایعه خاصی برایش دلپذیر است و چرا این میل شدید او را ملزم به تکرار شایعه میکند. او درک نمیکند که تا چه حد خود وی در داستانهایی که ترویج مینماید منعکس است زیرا مفهوم انعکاس را درک نمیکند. (کتاب بحران شایع مولف:افشین نجفقلی دوست ص۷۹ و۸۰ و۸۱ ) انتشارات تینای طهرانی ۱۳۹۵_۱۳۹۴ تهران